loading...
فان 20
آخرین ارسال های انجمن
masoud بازدید : 246 1394/02/04 نظرات (0)

یه روز یه خانم باکلاسی تو اتوبوس میگوزه محمد موحدی پا میشه ومیگه ببخشید حضار من بودم....!
خانمه یواشکی دست میکنه تو کیفش یه تراول میده به محمد.......
محمد از خوشحالی نفسش بالا نمیاد ( اینجاست که میگن برق بگیره جو نگیره)
خلاصه ممد پامیشه میگه::: آقایون، داداشاااااااام... این خانوم تا تهران هرچی گو.زی.د پای من!!!!!!!!!!!!!!

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟