loading...
فان 20
آخرین ارسال های انجمن
رضا بازدید : 209 1395/09/20 نظرات (0)

معلم ریاضیمون عصبانی شد به یکی از بچه ها گفت:انگار از پشت کوه اومدی پشته کوهی...منم پاشدم گفتم: آقا این یه چیزه دو طرفست..اینور کوهی ها به اونور کوهی ها میگن پشت کوهی..اونور کوهی ها به اینور کوهی ها...هیچی دیگه نمیدونم چرا بهم گفت برو بیرون!!!

 

banoo بازدید : 164 1395/01/25 نظرات (0)

خدا نصیب هیچ بنی بشری نکنه
داشتیم اسم فامیل بازی می کردیم قرار شد از حرف”ف”باشه
همه چیو نوشتم تارسیدم به میوه فری گوروت نوشتم(جای گریپ فوروت)بدصوتی داده بودم یه مدت بچه ها فری گوروت صدام میکردن این آخرا خودم هم باورم شده بود اسمم فری گوروته

 

 

 

banoo بازدید : 151 1395/01/21 نظرات (0)

دیشب مهمون اومد خونمون گودزیلاشون رفت تو اتاقم بازی کنه!
بعد اومده با بغض میگه:
_دستم خورد مجسمه ات شکست…Frown
(محض اطلاع: ما خـیـــــــــــلـــــی با این مهمونا رو در وایستی داریم)
منم اومدم با ادب جواب بدم میخواستم بگم :فــدای ســرت..Smile
حواسم نبود گفتم: بـــــخـــوره تــــو ســــرت!!!

والدین گودزیلا -_-
من Mad
مامان بابام O_o

.

.

.

 

 
iman بازدید : 264 1394/03/22 نظرات (0)

یکی از دانشجوها نامزد کرده این دختر خانوم به تعداد پاهای هزارپا دوست پسر داشتن یعنی پست عاشقانه میذاشت باید معما حل میکردی برای کی گذاشته الان !!!!! حالا برداشته

عکس خودشو نامزدشو گذاشته تو اینستا زیرش هم نوشته بود

امشب چه شبیست شب وصال است امشب بعد این همه سال زجر و تحمل سختی ما بهم رسیدم

حالا کامنتهای دوستان و هم اتاقی هاش

مریم:چی شد الان!؟

پریسا:یا خدا این یکی کیه دیگه؟!

 

لیلا:من نمیفهمم شوخی الان تو که دیشب برای دوتای دیگه گریه میکردی؟!

فاطمه:الان کی به کی شد؟!این ازدواج.بود یا دو مارتن

دوباره مریم:بچه ها قضیه جدیه؟!

سپهر:یعنی واقها تموم شد یا باز ادامه داره نیای فردا بگی اینم نشد

ستاره:تو که هفته پیش گفتی قرار هاتو با محمد گذاشتی این از کجا سبز شد؟!

علی:منظورت از زجر دقیقا چیه؟!والا ما تا تو رو دیدیم هر روز با رنگ لاکت پسر عوض کردی

همینجور کامنت بودحدود صد تا

مملکت نیست که چی بگم والا واقعا نمیدونم گریه داشت یا خنده اولش منم فکر میکردم به شوخی گفتن ولی واقعا همه تعجب زده بودن

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

اقا من به نتیجه رسیدم کلا درس نخونم سنگینترم! :|

بعد قرنی اومدم درس بخونم بلکه یه نمره ی ابرومند بگیرم اخرسالی دلم به یه نمره خوش باشه!!

هیچی دیگه خیلی شیک و مجلسی کتابو باز کردم که شیمی بخونم! :-!

رفته بودم تو بهر درسو حسابی تمرکز کرده بودم یدفه فکرم رفت تو هپروت!(حپروت,حپروط,هپروط هرچی حالا!!)

یدفه نمیدونم از کجا یه بیت شعر اومد به این شرح:(حالا وسط شیمی خوندن!)

نمک در آب بیند پنبه دانه بسی قدقد کند بس دانه دانه!

خودم که هیچ!

دلم به حال شاعر میسوزه!

بعد هی بگین بخون!!!

نظرتون چیه؟؟؟برم شیمی بخونم عایا؟؟

:||||

iman بازدید : 191 1394/03/22 نظرات (0)

یکی دوسال پیش که آهنگ شادمهراومده بودهمون که میگفت ازآدمایه شهربیزارم چون بایکیشون خاطره دارم

یکیازدوستایه ماهم اومدبخونه گفت ازآدمایه شهربیزارم چون باهمشون رابطه دارم تازه وقتی ماداشتیم

زمینوگازمیگرفتیم فهمیدچی گفته

دوستم:|

ما:o

شادمهر:(

بازم ما:))

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥


امروز آزمون داشتيم. بعد از دو ساعت فكر كردن رو يه سوال رياضي گفتم: آخيييش بالاخره حلش كردم. جواب

ميشه. ٩٦٣٤٥٨٠

حالا گزينه ها:

الف)٣

ب)٧

ج)٩

د)١١

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟