loading...
فان 20
آخرین ارسال های انجمن
tudi بازدید : 130 1394/02/13 نظرات (0)

همکارم تعریف میکنه
میگه توی مترو یه پیرزنه رو دیدم میگفت من ۵ تا بچه داشتم !
دو تاشون اسیر شدن و سه تاشونم مفقود الاثر
همکارم میگفت همه ی خانوما تحت تاثیر قرار گرفته بودیم که چه شیرزنه صبوریه !
بعد پیرزنه ادامه میده که
دو تا دختر داشتم که ازدواج کردن اسیر شدن
سه تام پسر داشتم که ازدواج کردن شدن مفقودالاثر :|

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟