loading...
فان 20
آخرین ارسال های انجمن
رضا بازدید : 207 1395/09/20 نظرات (0)

آسمان بارانيست...

همگي ميگذرند...

چتردارن به دست...

تانباردباران"برسروصورتشان...

اما...........

من تنهاورها

زيراين سقف سياه

مينشينم بي تو...

وبه تو....مي انديشم...

 

 

وای باران باران


شیشه ی پنجره را بَاران شست.

از دل من اما ،

چه کسی نقش تو را خواهد شست؟

آسمان سربی رنگ ،

من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ.

می پرد مرغ نگاهم تا دور

وای باران باران

پرمرغان نگاهم را شست.

 

ميخوردبر بام خانه...

خانه ام كو؟خانه ات كو؟

آن دل ديوانه ات كو؟؟؟

.....روزهاي كودكي كو؟

فصل خوب سادگي كو؟

يادت آيد روز باران

گردش يك روزديرين؟

پس چه شدديگر"كجارفت؟

خاطرات خوب وشيرين...

درپس آن كوي بن بست

دردل تو"آرزوهست؟

كودك خوشحال ديروز

غرق در غم هاي امروز...

يادباران رفته ازياد...

آرزوهارفته برباد...

بازباران"بازباران

ميخورد بربام خانه

بي ترانه بي بهانه

شايدم " گم كرده باشه....

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟