داشتم دفتر خاطرات خواهرمُ میخوندم، تو اوجش بودم که نوشته بود: تو که الان داری فضولی میکنیُ میخونی زور نزن چیز خاصی گیرت نمیاد! :|
منُ میگی هول شدم دفتر ُ بستم فکر کردم منو میبینه از تو دفترش!
:|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مورد هم داشتیم
دختره میدونسته واسه مراسمی که دعوته چی بپوشه! :|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آقا ماشین ِ مامان بزرگمُ دزد برد، فرداش برگردوندن و یه نامه توش گذاشتن که ما توبه کردیم و مارو حلال کن یه بیلیط مشهدم گذاشته بودن تو ماشین!!!
آقا مامان بزرگم رفت مشهد اومد دید خونشو خالی کردن! :|
يعنى آمريكا غلط بكنه تهديد نظامى بكنه! ما همچين نابغه هايى داريم تو كشورمون! =))
كخخخخخخ
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭﺳﺘﺎﻡ ﭘﺴﺖ ﻣﯿﺰﺍﺭﻩ ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﺍﮐﺎﻧﺖ ﺩﯾﮕﺶ ﻣﯿﺮﻩ ﺯﯾﺮﺵ ﮐﺎﻣﻨﺖ ﻣﯿﺰﺍﺭﻩ ﺑﺎﺯ ﺑﺎ ﺍﮐﺎﻧﺖ ﻗﺒﻠﯽ ﻣﯿﺎﺩ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﯾﻨﻮ ﻣﯿﺪﻩ! |:
ﻫﻤﯿﻦ ﺟﻮﺭﯼ 3 - 4 ﺳﺎﻋﺖ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﭼﺖ ﻣﯿﮑﻨﻪ! :))
ﺣﺘﯽ ﯾﻪ ﺩﻓﻪ ﺩﻋﻮﺍﺵ ﺷﺪ ﺯﺩ ﺍﮐﺎﻧﺘﺸﻮ ﺑﻼﮎ ﮐﺮﺩ! :))
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
استاد: در حرکت پرتابی با چه زاویه ای بیشترین برد را خواهیم داشت؟
دانشجو: ۴۵درجه
استاد: آفـــــــرین. چرا؟
دانشجو: نمیدونم استاد تو انگری بیردز که اینطوریه!
خخخخخخخ
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شرکت رانی اعلام کرد یه تیکه از پالپش رو با چسب 123 میچسبونه ته قوطی، الکی واسش زور نزنین!
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
تا حالا دقت کردین پلنگ صورتی ناف نداره؟؟
یه بار شد تشکر کنید به خاطر این اطلاعات نابی که بهتون میدم :دی
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
یه بار تو یه جمعی بودم مامانم زنگ زد گفت: یه سوالی ازت می پرسم اونجا تابلو نکن!!! فقط با اره یا نه جواب منُ بده! باشه؟!
گفتم: باشه!
گفت: اوضاع اونجا چه جوریه؟؟
:||
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ملت واقعا هدفون دویست و پنجاه هزار تومنی میخرن ؟؟؟!
من یدونه خریدم سه و پونصد ؛ هنوزم معتقدم بهم انداختن :|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دوس دارم روزی که میخوام بمیرم پشت فرمون باشم بعد فرمونم از اینا که بوق وسط فرمون باشه
من سکته کنم سرم بیوفته رو فرمون بگه بوووووووووووق خیلی باکلاسه خره :-)))))))
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دقت کردین وقتی دارید سبزی پاک می کنید، کل روزنامشو میخونید چه حالی میده لامصب؟؟
تو حالت عادی اصن روزنامه حــــــال نمیده هـــــــــــا! :دي
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مادر خطاب به پسرش: پسرم؟ نیوتن رو میشناسی؟
پسر: نه كی هست حالا؟
مادر: اگه به درسات بیشتر توجه میکردی ميشناختیش! :|
پسر: خیلی خُب، پارمیدا رو میشناسی تو مامان؟
مادر: نه، كى ِ؟
پسر به شوخى: اگه به شوهرت بیشتر توجه میکردی میشناختیش! خخخخخخ
الان پدر و پسر دو هفته َس متواري َن! :))
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اولین کاری که مامان بزرگم به محض ورود به خونمون میکنه:
میاد اتاق در هم برهم من ُ میبینهُ میگه: خدا کنه عمرم قد بدهُ ببینم این طویله َت یه روزی شده اتاق آدمیزاد! :|
من: =)))
مامان بزرگم: بی غیرت نیشتُ ببند! این حرفُ اینهمه مدت به بز میزدم، طويله َش قصر بود!
من :|
||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
دﯾﺸﺐ ﻣﻬﻤﻮن داﺷﺘﯿﻢ ﺑﻪ ﯾﮑﯽ ﺗﻌﺎرف ﮐﺮدﯾﻢ ﮔﻔﺘﯿﻢ ﺷﻤﺎ ﺣﻖ ﭘﺪری ﺑﻪ ﮔﺮدن ﻣﺎ دارﯾﺪ حاجى! آﺎﻗﺎ ﮐﻠﯿﺪ ﮐﺮده ﺑﻮد ﻣﯿﮕﻔﺖ ﻫﻮا ﺧﻨﮏ ﺷﺪه اﺟﺎزه ﺑﺪﯾﺪ ﮐﻮﻟﺮو ﺧﺎﻣﻮش ﮐﻨﻢ!!