نمی دانم آلزایمر بودی یا عشق !
از روزی که مبتلایت شدم
خود را از یاد بردم …
♥♥♥♥♥
لبخند که میزنی …
پر میشوم از بهانه های خواستنت
پر میشوم از طنین خوش صدای نفسهایت
و زمزمه های در گوشی !
♥♥♥♥♥
کنارم که هستی
خیابان ها از ماهیت می افتند،
رسیدنی در کار نیست
شانه به شانه مقصدم قدم میزنم …