loading...
فان 20
آخرین ارسال های انجمن
masoud بازدید : 183 1394/07/11 نظرات (1)

یه بار رفتم دکتر،بم گفت وقتی ادرار میکنی سوزش داری؟؟؟
من همینجوری هاج ُ و واج نگاش می کردم،آقام بهم گفت: شاش شاش ...

majidf999 بازدید : 212 1394/05/30 نظرات (0)

بچه که بودم هر وقت این فیلم نارنیا تموم میشد

می رفتم توی کمدو می گشتم

هر چی لباسا رو میزدم کنار

این سرزمینه پیدا نمیشد

بعدشم خسته و کوفته همونجا خوابم می برد

آخه چرا کمد ما نارنیا نداشت

مسئولین پاسخگو بآشند

کودک درونم هنوز داره کمد ها رو میگرده

شاید یه روز نارنیا رو بیابه

براش دعا کنین

majidf999 بازدید : 183 1394/05/30 نظرات (0)

اقا ما چند روز پيش رفتيم آبشار مارگون
خعلي جاي قشنگي بود خعلي هم سلفي گرفتن حال ميداد
حالا اومديم خونه عكسا رو نگاه ميكنيم
تو نود درصد عكسا يه دختره پشت سرمون فقط به افق خيره شده
حالا اينا هيچي … تقريبا هر سه تا عكس هم يه لباس جديد تنشه
يني خداااااااااااا

majidf999 بازدید : 208 1394/05/30 نظرات (0)

تو مدرسه ما يه برنامه اي بود(البته دو سال پيش)كه بايد دو نفري باهم يه پيك هفتگي درست ميكرديم.از قضا يكي از اون دو نفر بغل دستي من بود.يه مسابقه داشتن كه به نفرات اول تا سوم جايزه ميدادن.منم پرسيدم:حالا جايزه هاتون چي هست؟
بغل دستيمم جواب داد:به نفر اول تِل ميديم.به نفر دوم يه بسته كش مو ميديم.به نفر سوم"گير"ميديم!!!!منم نه گذاشتم نه برداشتم گفتم :آخه دختر تو مگه خل شدي؟يعني چي به نفر سوم گير ميديم؟؟دختر بدبخت چه گناهي كرده تو ميخواي بهش گير بدي؟؟و.....
دختره زد زير خنده گفت:ديوونه منظورم اين گيره!بعد دست كرد تو موهاش يه گل سر در آورد!!!!
نگو گيره مو رو ميگفته!!!منو ميگي؟رفتم به صورت عمودي مورب تو باختر محو شدم!!

majidf999 بازدید : 196 1394/05/30 نظرات (0)

دیروز بعد از دو رووووووز میبینم اهنگ حمید طالب زاده رو گذاشتن و بابام داره با شروار کردیش قر میده ، از اون ورم گودزیلاهامون دارن جو سازی میکنن و جیغ و داد ... O_o
بعد از نیم ساعت شلنگ تخته انداختن بابام یه جفت جوراب گرفته جلوم میگه : دخترم روزت مبارک بابا ... D:
یه آن احساس کردم جای من و بابام عوض شده ... :|
اخه پدر اینقدر کینه ای ؟!
واقعا توقع نداشتم از منم انتقام بگیره ... ;[
باز جای شکرش باقیه باهام دستی حساب نکرده ، من هنوز صد تومن تولدمو نتونستم وصول کنم

iman بازدید : 191 1394/03/22 نظرات (0)

یکی دوسال پیش که آهنگ شادمهراومده بودهمون که میگفت ازآدمایه شهربیزارم چون بایکیشون خاطره دارم

یکیازدوستایه ماهم اومدبخونه گفت ازآدمایه شهربیزارم چون باهمشون رابطه دارم تازه وقتی ماداشتیم

زمینوگازمیگرفتیم فهمیدچی گفته

دوستم:|

ما:o

شادمهر:(

بازم ما:))

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥


امروز آزمون داشتيم. بعد از دو ساعت فكر كردن رو يه سوال رياضي گفتم: آخيييش بالاخره حلش كردم. جواب

ميشه. ٩٦٣٤٥٨٠

حالا گزينه ها:

الف)٣

ب)٧

ج)٩

د)١١

majidf999 بازدید : 206 1394/01/25 نظرات (0)

فقط از شیطنت عید امسالم در این حد بگم :
دائیم آب خواست برای قرصاش و منم رفتم ی لیوان آب از شیشه ماهی قرمز عید پر کردم و آوردم قرصاشو خورد.

majidf999 بازدید : 0 1394/01/24 نظرات (0)

عاقا ما بچه ک بودیم وسط باغچه خونه پدربزرگم اینا یه عالمه گل خوشگل و خوشبوی زنبق بود.واسه اینم ک مانریم باغچه رونابود نکنیم گفتن این گلا گل خواستگاره.....هرکی بوشون کنه براش خواستگار میاد شوهرش میدیم.......ماام ک گیج....باورمون شد!!!!.....خلاصه اینکه منو دخترخالم ازده متریشونم رد نمیشدیم و دماغمونم میگرفتیم ک یوقت بوش نرسه ب دماغمون!!!!!!!!
هعی.........متاسفانه الان ک ب خواص عالی اون گلا پی بردیم...گلا خشک شدن و دیگه در نمیان!!!!!!
از مسئولین تقاضا دارم رسیدگی کنن لدفن.....

masoud بازدید : 266 1394/01/22 نظرات (0)

عید رفته بودیم مهمومی پسر عمم امده میگه من گوشیم رو جا گذاشتم یه آهنگی چیزی بذار

منم میدونستم اینا بی جنبن یه چندتا آهنگ پلی کردم که مطمئن بودم چیز بد نداره یکی از این آهنگا رو دست کم چهل پنجاه بار گوش کرده بودم

هیچ چیز بدی نداشت یه دفعه دیدم داره می خونه عسلم بیا بغلم

اونوقت من چشمام داشت از حدقه میزد بیرون که داداشم و پسر عمم وقتی منو اونجوری دیدن اومدن گفتن باشه بابا الکی مثلا ما باور کردیم تو این کاره نیستی

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟