loading...
فان 20
آخرین ارسال های انجمن
thy بازدید : 621 1394/01/31 نظرات (0)

تو مدرسه بودیم زنگ آخر بود و کلاس فیزیک داشتیم بچه ها نمیخواستن تو کلاس بمونن
منم اومدم تو کلاس و با خوشحالی گفتم بچه ها مدیر گفت برید خونه معلم نمیاد(خالی بستم)
ما کلاسمون بیست و پنج نفریم.
خلاصه حدود پونزده نفرشون که رفتن.
حالا من موندم با ده تای دیگه.
وقتی معلم داشت میومد کلاس به معلم گفتم نصف بچه ها رفتن خونه و گفتن ازت خوششون نمیاد.
معلم هم جوش اُورده بود بدجور و گفت به جهنّم!!
وقتی اومد سر کلاس هر کسی که صدایی میکرد سریع اخراج میشد.
دیگه آخرای زنگ بود که فقط من تو کلاس موندم.
یه بیست گرفتم.
حالا روز بعدش دیگه نگو بچه ها میخواستن بکشنم.
شانس اُوردم. از پنجره فرار کردم :))))

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟