loading...
فان 20
آخرین ارسال های انجمن
رضا بازدید : 209 1395/09/20 نظرات (0)

معلم ریاضیمون عصبانی شد به یکی از بچه ها گفت:انگار از پشت کوه اومدی پشته کوهی...منم پاشدم گفتم: آقا این یه چیزه دو طرفست..اینور کوهی ها به اونور کوهی ها میگن پشت کوهی..اونور کوهی ها به اینور کوهی ها...هیچی دیگه نمیدونم چرا بهم گفت برو بیرون!!!

 

masoud بازدید : 183 1394/07/11 نظرات (1)

یه بار رفتم دکتر،بم گفت وقتی ادرار میکنی سوزش داری؟؟؟
من همینجوری هاج ُ و واج نگاش می کردم،آقام بهم گفت: شاش شاش ...

Mr.Erfan بازدید : 250 1394/04/21 نظرات (0)

اینم یه خاطره ی واقعی از منه بدبخت فلک زده:|
چند وقت پیش بابام و داداش بزرگم با هم دعواشون شد،منه احمقم خواستم پا در میونی کنم واسه آشتی-_-
داداشم اومده بود پیش بابام واسه عذر خواهی بابام هم قبول نمی کردم،اومدم بگم باباجون ولش کن ارزش نداره بزار بیاد دستتو ببوسه،به جان خودم نمی دونم چه جوری شد یهو به بابام گفتم:گور باباش،پاشو دستشو ببوس قال قضیه کنده شه،این این کره خر حالا یه خریتی کرد:||
بابام@_@
داداشم:)))
مامانم و سایر داداشام*___*
.
الانم تو بیمارستانم دارن پای بابامو از حلقم در میارن:)
آخر هفته هم قراره کل فک فامیل جمع شن واسه پادر میونی من^___^
عای لاو یو دد:O

thy بازدید : 189 1394/04/03 نظرات (0)

یکیـ از آرزوهآم بود یه روز داد بزنمـ: لعنتیآ منو بخآطر خودمـ بخوآین نه

پولمـ!! نه قیآفمـ!!


ولیـ خوشبختآنه نه پولـ دآرم نه قیآفهـ!!

مهم اخلآقه که اونمـ ندآرم!!

وآسـ همینه کسیـ نمیآد طرفمـ^ـ^

یاسین تنهآ و خستهــــــــــ‌^ـ^

iman بازدید : 264 1394/03/22 نظرات (0)

یکی از دانشجوها نامزد کرده این دختر خانوم به تعداد پاهای هزارپا دوست پسر داشتن یعنی پست عاشقانه میذاشت باید معما حل میکردی برای کی گذاشته الان !!!!! حالا برداشته

عکس خودشو نامزدشو گذاشته تو اینستا زیرش هم نوشته بود

امشب چه شبیست شب وصال است امشب بعد این همه سال زجر و تحمل سختی ما بهم رسیدم

حالا کامنتهای دوستان و هم اتاقی هاش

مریم:چی شد الان!؟

پریسا:یا خدا این یکی کیه دیگه؟!

 

لیلا:من نمیفهمم شوخی الان تو که دیشب برای دوتای دیگه گریه میکردی؟!

فاطمه:الان کی به کی شد؟!این ازدواج.بود یا دو مارتن

دوباره مریم:بچه ها قضیه جدیه؟!

سپهر:یعنی واقها تموم شد یا باز ادامه داره نیای فردا بگی اینم نشد

ستاره:تو که هفته پیش گفتی قرار هاتو با محمد گذاشتی این از کجا سبز شد؟!

علی:منظورت از زجر دقیقا چیه؟!والا ما تا تو رو دیدیم هر روز با رنگ لاکت پسر عوض کردی

همینجور کامنت بودحدود صد تا

مملکت نیست که چی بگم والا واقعا نمیدونم گریه داشت یا خنده اولش منم فکر میکردم به شوخی گفتن ولی واقعا همه تعجب زده بودن

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

 

اقا من به نتیجه رسیدم کلا درس نخونم سنگینترم! :|

بعد قرنی اومدم درس بخونم بلکه یه نمره ی ابرومند بگیرم اخرسالی دلم به یه نمره خوش باشه!!

هیچی دیگه خیلی شیک و مجلسی کتابو باز کردم که شیمی بخونم! :-!

رفته بودم تو بهر درسو حسابی تمرکز کرده بودم یدفه فکرم رفت تو هپروت!(حپروت,حپروط,هپروط هرچی حالا!!)

یدفه نمیدونم از کجا یه بیت شعر اومد به این شرح:(حالا وسط شیمی خوندن!)

نمک در آب بیند پنبه دانه بسی قدقد کند بس دانه دانه!

خودم که هیچ!

دلم به حال شاعر میسوزه!

بعد هی بگین بخون!!!

نظرتون چیه؟؟؟برم شیمی بخونم عایا؟؟

:||||

iman بازدید : 191 1394/03/22 نظرات (0)

یکی دوسال پیش که آهنگ شادمهراومده بودهمون که میگفت ازآدمایه شهربیزارم چون بایکیشون خاطره دارم

یکیازدوستایه ماهم اومدبخونه گفت ازآدمایه شهربیزارم چون باهمشون رابطه دارم تازه وقتی ماداشتیم

زمینوگازمیگرفتیم فهمیدچی گفته

دوستم:|

ما:o

شادمهر:(

بازم ما:))

 

♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥


امروز آزمون داشتيم. بعد از دو ساعت فكر كردن رو يه سوال رياضي گفتم: آخيييش بالاخره حلش كردم. جواب

ميشه. ٩٦٣٤٥٨٠

حالا گزينه ها:

الف)٣

ب)٧

ج)٩

د)١١

thy بازدید : 153 1394/03/10 نظرات (0)

خـخـخـخـخـخـخ بـــهـــونـــه ایـــه واســـه ایـــنـــکـــه کـــســـی حـــالِ بـــدمـــو نـــفـــهـــمـــه..
وگـــرنـــه، مـــارو چـــه بـــه خـــنـــده...

masoud بازدید : 214 1394/02/09 نظرات (0)

ریشُ سیبیل گذاشتم بابام گفت این چه کاریه شبیه ابوبکر بغدادی شدی!
زدمشون الان میگه:
خاک تو سرت شبیه خواجه های حرمسرا سلطان سلیمان شدی :|
کولر که نیس فعلا نمیدونه به چی گیر بده :)

masoud بازدید : 266 1394/01/22 نظرات (0)

عید رفته بودیم مهمومی پسر عمم امده میگه من گوشیم رو جا گذاشتم یه آهنگی چیزی بذار

منم میدونستم اینا بی جنبن یه چندتا آهنگ پلی کردم که مطمئن بودم چیز بد نداره یکی از این آهنگا رو دست کم چهل پنجاه بار گوش کرده بودم

هیچ چیز بدی نداشت یه دفعه دیدم داره می خونه عسلم بیا بغلم

اونوقت من چشمام داشت از حدقه میزد بیرون که داداشم و پسر عمم وقتی منو اونجوری دیدن اومدن گفتن باشه بابا الکی مثلا ما باور کردیم تو این کاره نیستی

masoud بازدید : 204 1394/01/07 نظرات (0)

ما يه خانوادۀ مدرنيم، اگه رفتيم دم خونه فاميل درو باز نكردن
وايبر اعضارو چک ميكنيم؛ اگه آنلاين باشن با نارنجكاي ٤شنبه سوري ميريم تو!!!

خاطرات خنده دار,طنز خنده,طنز خنده دار,خاطره طنز,پستهای فیس بوکی،تصاویر خنده دار،جملات کوتاه خنده دار،جملات کوتاه

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟