مکان خوابگاه:نوبت کیه چایی دم کنه
بچه ها:کی چایی میخوره تو این گرما؟
وقتی من با لیوان چایی میام تو اتاق
بچه ها:نمیدونی چهار نفریم یه لیوان چایی دم کردی بیشعور؟
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() |
0 | 24 | amiralli96 |
![]() |
0 | 29 | azadehsadeghi |
![]() |
0 | 33 | azadehsadeghi |
![]() |
0 | 31 | azadehsadeghi |
![]() |
0 | 29 | azadehsadeghi |
![]() |
0 | 35 | azadehsadeghi |
![]() |
0 | 36 | azadehsadeghi |
![]() |
0 | 33 | azadehsadeghi |
![]() |
0 | 38 | azadehsadeghi |
![]() |
0 | 48 | azadehsadeghi |
![]() |
0 | 50 | azadehsadeghi |
![]() |
0 | 47 | azadehsadeghi |
![]() |
0 | 42 | azadehsadeghi |
![]() |
0 | 47 | azadehsadeghi |
![]() |
0 | 41 | azadehsadeghi |
مکان خوابگاه:نوبت کیه چایی دم کنه
بچه ها:کی چایی میخوره تو این گرما؟
وقتی من با لیوان چایی میام تو اتاق
بچه ها:نمیدونی چهار نفریم یه لیوان چایی دم کردی بیشعور؟
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
سر جلسه امتحان یه دختره بغل دسته من نشسته بود
منو میگی حال کرده بودم گفتم لااقل ۲۰ نگیرم ۱۷ که رو شاخشه
خلاصه کلی باهاش هماهنگ کردم که بهت علامت دادم چطور برسونو این حرفا !
هیچی دیگه تا برگه ها رو آوردن
دیدم بلند شد برگه ها رو پخش کرد و گفت بچه ها سرتون تو برگه خودتون باشه !
مکان خوابگاه:نوبت کیه چایی دم کنه
بچه ها:کی چایی میخوره تو این گرما؟
وقتی من با لیوان چایی میام تو اتاق
بچه ها:نمیدونی چهار نفریم یه لیوان چایی دم کردی بیشعور؟
♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ جوک دانشجویی♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦ ♦
تازه میفهمم موفق باشید استاد آخر برگه امتحانی جواب همون
خسته نباشید هاییه که وسط درس دادنش میگفتیم
**بقیه در ادامه مطلب**
جوک دانشجویی,جوک دانشجویی جدید,جوک های دانشجویی,جوک دانشجوئی,جوک دانشجويي,جوک در مورد دانشجو,جوك,جوك فيسبوكي,جوكهاي فيسبوكي,پستهاي فيسبوكي,مسیج دانشجویی,جک دانشجویی,دانشجو,مطالب طنز,مطالب خنده دار,طنز دانشجویی,جوک دانشجو,
بیاااا دوری کنیم از درس
بیاااامشروط بشیم کم کم
بیاااا با درس تو بدتر شوووووو
بیاااا این ترم تو رد شوووو
رد شوووو
ببین گاهی یه وقتایی دلت میگیره از استادی
نه میخوابیم نه بیداریم
از این نمرات من پیداست
کلاس نه گذاشتنیه نه داشتنی نه رفتنی کلاس فقط پیچوندنیه به افتخار همه دانشجوهاااا...
به اونایی که عجله دارن فارغ التحصیل شن یادآوری کنم که
عزیزم بیرون که کار نیست ، باور کن خونه هم هیچ خبری نیست !
همون دانشگاه بمون حداقل هر کی پرسید چیکار میکنی بگی دانشجو هستم
مراقب سر جلسه امتحان اومد گفت کارت ورود به جلسه ؟
گفتم اصن به قیافه من میخوره درسخون باشم جای کسی بیام امتحان بدم ؟
گفت خداییش نه و ول کرد رفت !
میگن تو بهشت وقتی سر کلاس میخوابی
استاد میاد پتو میندازه روت ، هیچکسم حرف نمیزنه تا تو راحت بخوابی
سوتی که منجر به افتادنم شد
استاد دانشگامون میخواست مثال بزنه که کار ماشینی سریعتر از کار دستی انجام میشه :
گفت مثلا من تا دیروز ، روزی ۲ تا کفش دستی میدوختم، بعد از ماشینی شدن تونستم روزی ۱۰۰ تا کفش بدوزم !
منم بلند گفتم : دنیا رو میبینید استاد ، تا دیروز کفاش بودید امروز شدید استاد دانشگاه . . .
تازه فهمیدم چه گندی زدم
سر جلسه امتحان یه دختره بغل دسته من نشسته بود قیافش از اون درس خونا نشون می داد ، گفتم لااقل ۲۰ نگیرم ۱۷که رو شاخشه خلاصه کلی باهاش هماهنگ کردم که بهت علامت دادم چطور برسونو این حرفا !
هیچی دیگه تا برگها رو اوردن دیدم بلند شد برگهارو پخش کرد و گفت بچها سرتون تو برگه خودتون باشه .