loading...
فان 20
آخرین ارسال های انجمن
masoud بازدید : 85 1394/07/17 نظرات (0)

دلگيرم

از كسي كه مرا غرق خودش كرد!

اما نجاتم نداد …

««« جملات کوتاه عاشقانه مفهومی و احساسی »»»

دو کلام حرف حساب باهات دارم :

دوست دارم

««« جملات کوتاه عاشقانه مفهومی و احساسی »»»

تمام دنیا را گشته ام

کنار تو اما ، دنیای دیگریست !

««« جملات کوتاه عاشقانه مفهومی و احساسی »»»

بی کلام اینجا باش

بودنت با دل من ، بی صدا هم زیباست !

fatemebm2 بازدید : 145 1394/04/16 نظرات (0)

تو نگران نشو...!!!!

امشب همه چيز رو به راه است

همه چيز ........ باورت مي شود ؟

ديگه ياد گرفته ام شبها بخوابم " با یاد تو "

...تو نگرانم نشو!

...همه چيز را ياد گرفته ام

راه رفتن در اين دنيا را هم بدون تو ياد گرفته ام

ياد گرفته ام که چگونه بي صدا بگريم!

ياد گرفته ام که هق هق گريه هايم را با بالشم ..بي صدا کنم!

ياد گرفته ام چگونه با تو باشم بي آنکه تو باشي

ياد گرفته ام ....نفس بکشم بدون تو......و به ياد تو

ياد گرفته ام که چگونه نبودنت را با روياي با تو بودن

و جاي خالي ات را با خاطرات با تو بودن پر کنم

ياد گرفته ام که بي تو بخندم!

ياد گرفته ام بي تو گريه کنم...و بدون شانه هايت

ياد گرفته ام ...که ديگر عاشق نشوم به غیر تو

ياد گرفته ام که ديگر دل به کسي نبندم!

و مهمتر از همه ياد گرفتم که با يادت زنده باشم و زندگي کنم

اما هنوز يک چيز هست ...که ياد نگر فته ام

که چگونه.....! براي هميشه خاطراتت را از صفحه دلم پاک کنم!

و نمي خواهم که هيچ وقت ياد بگيرم...

تو نگرانم نشو!!!

"فراموش کردنت" را هيچ وقت ياد نخواهم گرفت.

masoud بازدید : 212 1394/03/28 نظرات (0)

گفت : " عشق و عاشقی رو بی خیال ؛ بیا بازی کنیم...

 

 

 

بازی را تو انتخاب کن "

 

 

 

گفتم : قایم باشک

 

 

تو چشم بگذار

 

 

من لابه لای آغوشت پنهان می شوم...

 

 

 

" گفت نه !! "

 

 

 

گفتم : وسطی

 

 

من می نشینم وسط دلت

 

 

وبا هر بار تپیدنش،

 

 

از تو، بُــل که نه، جان می گیرم...

 

 

 

" گفت نه !! "

 

 

 

گفتم : اسم و فامیل

 

 

با "دال" باشد، لطفا

 

 

و هر چیز از اسم و فامیل و اشیا...

 

 

می شود " دوستت دارم "

 

 

 

" گفت نه !! "

 

 

 

گفتم : گرگم به هوا

 

 

من گرگی می شوم هوایی تو

 

 

رام رام

 

 

و از کنارت جم نمی خورم...

 

 

 

" گفت نه !! "

 

 

 

گفتم : عمو زنجیر باف

 

 

تو دروغ هایت را بباف ...

 

 

زنجیر هم به دست و پای من

 

 

و من عمری اسیرت می شوم...

 

 

 

" عصبانی شد و فریاد زد : " نه "

 

 

بچه شده ای ...

 

 

باید مثل بزرگترها بازی کنیم !!!

 

 

 

مثلا ...

 

 

 

" تو سَرت گرم خاطراتمان باشد... "

 

 

 

" و من تا جایی که می توانم دور می شوم "...

thy بازدید : 178 1394/03/10 نظرات (0)

شـــــــرمــــــنـــــده مـــی کـــنـــد فـــــــرزنــــــــــد را ...

دعــــــــــــای خــــــیــــــــر مــــــــــــــــــــــــادر

در کـــنـــج خـــانـــه ی ســـالـــمـــنـــدان . . .

thy بازدید : 141 1394/03/10 نظرات (0)

دنیایت را با دنیایم عوض میکنی؟!

فقط چند ساعت...

میخواهم بدانم انکه تمام دنیا ی من است...

در دنیایش چه سهمی دارم!!!!!!!

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟