loading...
فان 20
آخرین ارسال های انجمن
thy بازدید : 133 1394/05/31 نظرات (0)

آقا ما واسه ختم مادر یکی از فامیلا رفته بودیم

قبرستون بعد این شیخی که قرار بود بیاد دیر کرده بود ملتم علاف بودن

تا شیخ اومدسریع کشیدیمش رو منبر تا مردم بیشتر ازین علاف نشن

خلاصه شیخه شروع به حرف زدن کرد:آقا شما نمیدونین خدا بیامرز چه آدم خوبی بود هیچ وقت بد اخلاقیشو ندیدم به قرآن شما نمیدونین ما با هم چه شبایی و روز کردیم.
آقا نگو بنده خدا مجلسو اشتباه اومده ماها از یه ور از خنده غش کرده بودیم ازون طرفم پسرای مرحومه دنبال یارو میدوییدن
ما:D
مرحومه :(((
پسرای مرحومهO_o
شیخه که بااستتار خودشو گم و گور کرد ساکت

thy بازدید : 133 1394/05/31 نظرات (0)

خونه داییم دعوت بودیم من یکم بعد از بقیه رسیدم

وقتی رسیدم تو دیدم همه دارن فیلم میبینن با صدای بلند گفتم سلام

بعد یارو تو فیلمه به طور اتفاقی گفت سلام و زهر مار مرتیکه همه از خنده وسط سالن پهن شدن :|

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟